نیمه ماه رسید و قمری می آید خبر آمد که مبارک سحری می آید
ماه در لاک خودش رفت و نیامد بیرون تا شنید از خود او ماه تری می آید
رفت خورشید پی کار خودش تا گفتند: صبح خورشید ز سمت دگری می آید
حاتم از فرط نداری به گدایی افتاد تا شنید از همه بخشنده تری می آید ای کرم زاده، کرم پیشه، کریم بن کریم ای علی زاده ی از ریشه کریم بن کریم ای حسن نام و حسن خلق و حسن جلوه حسن کرده الطاف تو یک عمر به من جلوه حسن همه را با کرم ات مست گدایی کردی عبد بودی و خدا خواست خدایی کردی
لطف تو آمد و دلهای ولایی را برد کرم ات آبروی حاتم طایی را برد
آنقدر جود نمودی که دلم بی تاب است هر کجا اسم شما هست گدایی باب است دو سه باری همه زندگی ات بخشیدی دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی تو در اوجی و به پایین نظرها داری تو عزیزی و به مسکین نظرها داری به همه از کرم و لطف شما خیر رسید کرم ات، هم به محبان تو، هم غیر رسید سفره انداختی و این همه مهمان داری تو خودت معجره ای، آی? قرآن داری یک جهان عبد و گداهای پریشان داری فکر کردم نکند ملک سلیمان داری! مثل موسایی و اعجاز عصایت جاری است نه نگفتی به کسی، دست عطایت جاری است چه کسی مثل تو اعجاز مسیحا دارد؟ چه کسی مثل تو یک مادر زهرا دارد؟ چه کسی مثل تو باباش ولی الله است؟ هر که شد منکر آقاییِ تو گمراه است ای کریمان همه در پیش عطایت بی چیز ای کرامت ز وجود حسناتت لبریز به جهانی همه دم لطف و عطای تو رسید چه کسی در کرم و جود به پای تو رسید؟
اسم تان آمد و گل های زمین وا شده اند پیش پاهای شما جن و ملک پا شده اند ای که در طایف? جود، کریم ات خواندند مثل بسم الله رحمن رحیم ات خواندند
پای این سفره نشاندید و بفرما گفتید باز انعام رساندید و بفرما گفتید سر این سفره به والله نشستن دارد روی ارباب خداییش که دیدن دارد پسر شاه شدن شاه شدن هم دارد پسر ماه شدن ماه شدن هم دارد ای کریم از تو ما هر چه بگویید رسید دل من از تو به سر منشاء توحید رسید